حاج "احمد متوسلیان"
پاییز سال 1377، زمانی که بسیاری از دستگاه ها و واحدهای امروزی در کار تاریخ شفاهی وجود نداشتند، با پیشنهاد برادر عزیز "محمدعلی صمدی" پی گیر طرحی شدیم تا هرچه بهتر و بیشتر، نقش تاثیرگذار یکی از شخصیت های بزرگ را در وقایع کردستان و به دنبال آن عملیات مختلف دفاع مقدس، کشف کرده و ارائه دهیم.

 

حاج "احمد متوسلیان" فرمانده سپاه مریوان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و بنیان گذار و فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، فردی بود که در مقابله با جدایی طلبان کردستان نقش به سزایی داشت. نقش پررنگ وی در عملیات فتح المبین و همچنین عملیات "بیت المقدس" که به آزادسازی خرمشهر انجامید، حتی تا امروز نیز ناگفته و مکتوم مانده است.
متوسلیان که به عنوان فرمانده نیروهای اعزامی ایرانی به سوریه و لبنان جهت یاری رساندن به مظلومین آن سامان عازم شده بود، سرانجام در روز چهاردهم تیر ماه 1361 به همراه "سیدمحسن موسوی"، "تقی رستگار مقدم" و "کاظم اخوان"، به دست فالانژیست های مزدور رژیم صهیونیستی، در ورودی بیروت به اسارت درآمد و از آن روز تاکنون هیچ خبر موثقی از سلامت یا شهادت آنان به دست نیامده است.

سرانجام با حمایت و هدایت حاج "عباس برقی" – از فرماندهان دفاع مقدس و نیروی حاج احمد متوسلیان – مقدمات جلسات ریخته شد و اگر نبود حضور و پشتیبانی وی، یقینا ممکن نمی شد جلساتی بدان حد معتبر و موثق، راه انداخت.

برای اولین جلسه، حدود 20 نفر از دوستان، یاران و هم رزمان متوسلیان در خانه حاج عباس برقی گرد آمدند و به ترتیب زمانی آشنایی افراد با حاج احمد، شروع به خاطره گویی کردند. در بین خاطرات، اسامی افراد دیگر نیز ذکر می شد که با کمک افراد حاضر، از آنان برای جلسات بعد دعوت به عمل می آمد.

در هر جلسه حدود 5 الی 10 نفر افراد جدید از زنان پرستار در بیمارستان مریوان گرفته تا روحانی و ماموستای اهل سنت کردستان، و همچنین سرداران سپاه و فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی، حضور پیدا کرده و به ذکر خاطرات آشنایی خود با حاج احمد می پرداختند.

تایید خاطرات توسط همه افرادی که در خاطره ذکر شده حضور داشتند، یکی از محاسن این طرح خودجوش بود.
عدم پذیرش خاطراتی که از قول دیگران نقل می شدند، و پی گیری بسیاری از خاطرات تا رسیدن به شاهد و راوی اصلی داستان، مزیت دیگر این جلسات بود.
شناسایی برخی خاطرات ساختگی و غیر قابل باور و غیر موثق، از دیگر محاسنی بود که در اثبات خاطرات واقعی، نقش مهمی داشت.
در همان زمان، برخی کتاب ها در دست انتشار بودند که بخشی از خاطرات آنها از حاج احمد متوسلیان، در جلسات مرور شد که اکثریت حاضرین آنها را رد کرده و خواستار حضور راوی در این جلسات برای اثبات خاطراتش شدند.
زدودن برخی چهره پردازی ها و برجسته سازی غیرقابل باور از حاج احمد، نیز جزو مزایای این جلسات بود.
و در نهایت، دست یابی به بخش های پنهان مانده از دید محققین و پژوهش گران تاریخ انقلاب اسلامی به خصوص در ماجرای کردستان، از محاسن بسیار مهم این جلسات بود که گوشه های مهمی از حماسه آفرینی رزمندگان اسلام و مظلومیت مسلمانان کردستان را به تصویر کشید.

و امروز با گذشت 13 سال از آن جلسات، گروهی با عنوان "هیئت یاران حاج احمد متوسلیان" مسیر را ادامه داده و ماهی یک بار، یاران و هم رزمان وی دور هم جمع می شوند و به مرور و ذکر خاطرات خود از فرمانده شان می پردازند.
ظاهرا هدف اولیه آنان از این جلسات، مقابله با تحریف های امروزی و به خصوص خاطره سازی هایی که طی ده سال اخیر به ویژه درباره سرداران شهید زیاد شده، می باشد.
برخی از عزیزان در این گونه جلسات، تصورشان بر این است که "هر کس می خواهد درباره حاج احمد متوسلیان کار کند، فقط و فقط باید از مسئولین و اعضای این هیئت اجازه بگیرد! که این گونه برخورد، مانع از بسیاری فعالیت های فرهنگی خواهد شد. باید توجه داشت که، قرار نیست این گونه کارها، فیلتری سفت و سخت شوند برای انتشار خاطرات.
بدون شک، ارائه مشورت، راهنمایی، کمک، هدایت و متصل نمودن افراد به راویان اصلی خاطرات، و همچنین حذف خاطرات غیرموثق و احساسی، می تواند از اهداف این هیئت قرار بگیرد.

2
پهلوان "سعید طوقانی"

اسفند 1363، بسیجی نوجوان "سعید طوقانی"، به همراه گردان میثم از لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، در عملیات بدر شرکت کرد و در شرق رود دجله به شهادت رسید، که سال ها بعد استخوان هایش به آغوش خانواده بازگشت.


حدود 23 سال پس از آن شب حماسی، "مهدی طوقانی" – برادری که در دوران حیات سعید، کودکی یکی دو ساله بیشتر نبود – به فکر جمع آوری عکس هایی افتاد که دوستان و هم رزمان سعید از حضور او در جبهه داشتند.
کم کم جمع آوری عکس، گسترش یافت و به ثبت و ضبط خاطرات منجر شد. مهدی، در اولین گام ها برای شناسایی و شناساندن برادر شهید خود، اقدام به تهیه چارت تشکیلاتی گردان "میثم" که سعید با آنان در عملیات شرکت کرده بود، پرداخت. به دست آوردن اسامی کل نیروهای گردان، گروهان و دسته با نوع عضویت، مسئولیت و وضعیت آنها از جمله شهید یا زنده، و از آن مهم تر ارتباط و آشنایی آنها با سعید، شیوه ای بود که بسیار خوب جواب داد و او توانست به عکس ها، خاطرات، نامه های مبادله سعید و دوستان و هم رزمانش، دست پیدا کند.

همین امر درباره دوران تحصیلات، فعالیت در بسیج و مسجد نیز گسترش پیدا کرد و امروز منبع عظیمی از اطلاعات و خاطرات درباره شهید سعید طوقانی وجود دارد که به جرات می توان گفت هیچ گونه اطلاعاتی از دید مهدی دورنمانده است، و امروز پرونده عظیم و موثق شهید سعید طوقانی، آماده هرگونه بهره برداری است.
از برجستگی های خاص سعید طوقانی، این بود که وی در سن 6 سالگی 300 دور در 3 دقیقه چرخید و "فرح پهلوی" بازوبند پهلوانی کشور را بر بازوی او بست. با شروع جنگ تحمیلی، سعید که نوجوانی کوچک بود، طاقت نیاورد و شهادت برادر بزر گترش "محمد"، عزم او را برای حضور در میدان دفاع از شرافت، دین و مملکت دوچندان کرد و وی باوجود مقام، مدال و رتبه های بسیاری که در ورزش باستانی به دست آورده بود، به همه آنان پشت پا زد و خالصانه در جبهه حضور پیدا کرد تا به شهادت رسید.

3
دکتر "مصطفی چمران"

در طول دفاع مقدس، بودند بسیاری از افراد که تاثیر به سزایی در آن حماسه بزرگ داشتند، ولی متاسفانه امروز به جز پوستری تبلیغاتی و یا حداکثر کتابی کوچک و محدود، و ویدئوکلیپی احساسی! چیز دیگری از آنها برای نسل امروز و آیندگان و به خصوص محققین و پژوهش گران، در دسترس نیست.

 

بزرگ مردی همچون شهید دکتر "مصطفی چمران"، یکی از آن هزاران است که برجستگی علمی، نظامی و عرفانی او، آن گونه که انتظار می رود، مطرح نشده و حتی کتاب مفصلی درباره زندگی نامه او منتشر نگردیده است.

همین امروز، هستند تعدادی از یاران و هم رزمان او، که حداقل روزهای آخرین حیات وی در کنارش بودند و آن گونه که وی عارفانه و عاشقانه به سوی شهادت می رفت، شاهد اعمال، کردار و گفتارش بودند.
و متاسفانه، تا امروز هیچ کس سراغ آنان نرفته تا در طرحی منظم و منسجم، همه خاطرات پیرامون وی را جمع آوری کرده و به حماسه نگاری و لحظه نگاری شهید چمران پرداخته شود.
در کنار خاطرات ناگفته، که هر ساله برخی از آن عزیزان بار سفر آخرت می بندند و خاطرات بکر آنان نیز با خودشان در سینه خاک جای می گیرد، هستند بسیاری عکس، فیلم و دست نوشته در ایران، آمریکا و لبنان که تا امروز منتشر نشده اند.

و بزرگ ترین حسرت این است که تا امروز، به هیچ وجه شاهد انتشار آلبومی ویژه از تصاویر ارزشمند شهید چمران - که اتفاقا اکثر آنان توسط "کاظم اخوان" عکاس گمنام و مفقود گرفته شده – نبوده ایم
به راستی بعد از 31 سال، انتشار یک آلبوم حاوی همه عکس های موجود از شهید چمران - که الحمدلله کم هم نیستند - چه قدر سخت و ناممکن است؟!










  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا